از زمان برگذاری جایزه اسکار (4ماه پیش) که فهمیدم یک فیلم فلسطینی نامزد این جایزه شده شدیدا می خواستم این فیلم را ببینم و به دلم افتاده بود باز هم با یک فیلم عالی عربی طرف هستیم.
بالاخره حدود یک ماه پیش توانستم یک نسخه از آن را پیدا و دانلودش کنم ولی این بار زیرنویس فارسی که بکنار؛ حتی زیر نویس انگلیسی هم برایش پیدا نمی شد! تا پری روزها بالاخره زیرنویسی برایش پیدا کردم و در این هول و ولای شبهای فوتبالی بالاخره یک جایی جایش دادم و توانستم ببیمنش. باز هم مثل بقیه ی فیلم های عربی این یکی نیز مجذوبم کرد، یک فیلم با بازی های فوق العاده عالی ؛ تصویر برداری بسیار عالی و فیلم نامه ایی خوب(بنظر من بازیگرانش از فیلم نامه اش بهتر بودند؛ باری، قصدم نقد مفصل نیست،چون در تخصصم نیست.) اما واقعا به هرکسی که بشناسم پیش نهاد میکنم این فیلم را حتما ببیند. موضوع فیلم هم مشخص است، قطعا میدانید که جنگ پای ثابت آن است. مخلوطی از جنگ، مبارزه، خیانت، عشق و کلاف سردرگمی از همه ی اینها.
فیلم که تمام شد بلافاصله به اکانت IMDb یم رفتم و یک 10 کامل به فیلم دادم. بسیار کم به فیلمی 10 میدهم. آنهایی را هم که 10 میدهم ابتدا امتیاز 8یا 9 را میگیرند و بعد که در دلم بیشتر جا باز میکنند ، می روم آن 8یا 9 را 10 میکنم. جالب است الان که دارم در ذهنم مرور میکنم میبینم بار قبلی هم که یک ضرب به یک فیلم امتیاز 10 را دادم باز هم یک فیلمی با همین موضوعیت و تم بود.
نمی دانم در ذات فیلم های خاورمیانه ای (منظورم فیلم هایی است که موضوع شان فلسطین و مبارزه با اسرائیل هست) چه هست که مرا اینقدر جذب میکنند. هر بار دوستی هم از من می پرسد چه نوع فیلمهایی را دوست دارم یکی از پاسخ هایم سینمای عرب است. اما اگر ملاک را همان نمره دادن های سایت IMDb قرار بدهم از مجموع 580- 90 فیلمی که در این وب سایت رده بندی کرده ام گمانم نمی کنم 30-20 فیلم بیشتر باشند که به آنها امتیاز 9یا 10؛ یعنی از نظر خودم شاهکار را داده ام. تازه با توجه به اینکه اکثرا فیلم هایی را میبینم که معروف هستند، جایزه ای برده اند، نقدی از آنها نوشته شده، تعریفی از آنها شنیده ام، کارگردان صاحب سبکی داشته اند یا... . ولی با این وجود نگاه که میکنم میبینم همیشه به فیلم های فلسطینی محور نمره ی 10 یا نهایتا 9 داده ام! بازمانده ی سیف الله داد، آتش افروز( Incendies که در همین جا هم یک پست در باره اش نوشتم) ، انشالله (Inch allah) و حالا عمر.
جالب است بیشتر که به این فیلم ها نگاه میکنم یا با دوستان که درباه یشان صحبت میکنیم میبینم اینقدرها هم بی عیب نیستند و غالبا عیب هایی بخصوص در فیلم نامههایشان وجود دارد، بعضا یک طرفه می شوند، گاهی موضوعات را الکی به هم ربط می دهند ولی باز هم چیزی از زیبایی آنها برایم کم نمی شود. با وجود اینکه خیلی آدم تندی در مورد موضوع فلسطین نیستم (منظورم از تند کسی – از هر دو طرف - است که فقط با نابودی طرف مقابل راضی میشود) اما خودم هم نمی دانم چرا اینقدر از دیدن فیلم هایی با این موضوعیت اینقدر به وجد میآیم. شاید آن روح بیشتر حق بجانب بودن و بیشتر در فقر و جنگ و فلاکت بودن فلسطینی ها را در نظر میگیرم که اینقدر داستان هایشان مجذوبم میکنند.
با همه ی اینها آنچه مشخص است، فلطسطین علاوه بر سرزمین شبانان و پیامبران و جنگ و خونریزی و درگیری های دائمی؛ سرزمین داستان های نابی است که حالا حالاها داستان های تکان دهنده ی زیادی از آنها همچون سعید (بازمانده)، عمر و... بر روی پرده ی نقره ای و صفحه ی سفید کتاب ها خواهیم خواند و دید و شنید.
پ.ن: میدانم خیلیها با این سیستم نمره دادن به فیلم ها مثل شمر بن ذی الجوشن مخالف هستن؛ ولی من موافقم، نه بعنوان ملاکی برای ارزشیابی مثل امتحانات مدرسه. بلکه ملاکی خیلی کلی برای طبقه بندی. همین.