Quantcast
Channel: چاپار خانه
Viewing all articles
Browse latest Browse all 51

شرم

$
0
0

به احتمال زیاد اولین چیزی که بادیدن  فیلم شرم – یا ترجمه بهترش ننگ- به ذهن بیننده می رسد صحنه های جنسی بسیار زیاد این فیلم می باشد ،که از همان اول با آغاز فیلم شروع می شوند. برای یک نفر مثل من که مدت ها در ایران این حرف را در گوشش کرده اند که غرب،اروپاو هالیود با نشان دادن تصاویر لخت و عوری قصد دارد بنیان اخلاقیات را در شرق از بین ببرد و بی اخلاقی را باب کند؛ شاید این فیلم نمونه بارزی برای این ادعا باشد.

من هم یک ماه پیش برای اولین بار که شرم را دیدم همین حس را داشتم، چندان خوشم نیامد، از این همه بی پرده بودن و تصاویر جنسی و اینکه هدفش از نشان همه ی اینها چیست؟...اما شرم از آن فیلم هایی است – حداقل برای من - که وقتی که می ماند در دلت جا باز می کند.  داستان کلی فیلم را شاید خیلی ها این ور آن ور شنیده باشند که فقط در یک جمله خللاصه می شود "زندگی یک فرد معتاد به روابط جنسی " . اما به گمانم می شود بیشتر از این ها از این داستان برداشت کرد. داستان تنهایی و بی پشتوانه بودن یک انسان ؛انسانی که برای فرار از تنهایی به چیزی مخدر و اعتیاد آور پناه می آورد ؛فرق نمی کند که اعتیاد به چیست ،اصل آن بی پناهی و تنها بودن انسانی ایست که در دنیایی نوین کنونی همه چیز دارد و همه مشغله هایی پایه ایی اش حل شده اما آرامش ندارد. می بینیم که شخصیت اول داستان ،کار خوب با درآمد متوسط رو به بالا دارد، خانه ایی مدرنی دارد و هر انچه که تمدن نوین ضمانتش را کرده او دارد؛اما کسی ندارد، و تنهاست، این همه زرق و برق  و مرتبه ی شغلی نمی تواند زندگی او را سر سامان بدهد. داستان در اتیوپی و آفریقا و هند و افغانستان نمی گذرد که غم نان باشد غم گرسنگی و سؤ تغذیه... براندون – شخصیت اول داستان - همه چیزدارد ،اما یک چیزنامشخص ،یک هدف، یک چیزی که بتواند به آن تکیه کند ندارد.

گمان می کنم این نوع زیستن را در جامعه ی خودمان به وفور می بینیم؛ منظورم نوع اعتیاد نمی باشد، منظورم این بی هدف زندگی کردن و یا حتی اعتیاد به چیزی خاص را. اینکه داشجویی که درس می خواند اما نمی دادند می خواهد چه کار کند، اصلا چرا این رشته را می خواند، چرا این رشته را انتخاب کرده، اصلا این رشته که میخواهد بخواند تعریفش چیست؟ تا کارمندی که هر روز سر کار می آید حقوق می گیرد و هر روز این سیکل دوار زندگیش است بدون اینکه هدفی و پشتوانه ایی در زندگیش داشته باشد که به آن تکیه کند؟ و اینکه بتواند به این سوال تکراری سخت پاسخ دهد که هدفش از زندگی کردن چیست؟ و اصلا درست زیستن چیست؟


می شود شرم را دید را و به  هر دلیلی از ان خوشمان نیاید؛ اما اگر بادقت نگاه کنید ،داستانش سوالاتی را مطرح می کند  که گمان می کنم کمتر کسی می تواند از جواب دادن به آنها شانه خالی کند.

نکته ی دیگر که ابتدا گفتم و آن اینکه ما همیشه می گویی غرب می خواهد با صحنه های لخت و عوری بنیان های اخلاقی را در شرق و کشورهای سنتی مثل ما برکند ؛باید بگویم که به نظر گرچه کارگردان صحنه های بی پرده ی زیادی را در فیلم گنجانده اما کاملا آنها را تا حد ممکن زشت نشان می دهد تا جایی حتی اسم فیلم شرم – همان طور که ابتدا گفتم ننگ بهتر است – گذاشته ؛به معنای شرم انگیز بودن رفتار شخصیت اول داستان می باشد و توجه شود که لغتshame در زبان انگلیسی یک توهین تلقی می شود و گمان می کنم کارگردان انگلیسی زبان فیلم بیهوده از این لغت استفاده اشکرده باشد.

و در کل شرم را که می بینی تنهایی یک انسان را می بینی که حتی اگر خودت تنها هم نباشی این دیدن چندان بدون لذت نخواهد بود.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 51

Trending Articles